میگن استارتاپ ها به خاطر گشنگی نمیمیرن، توی شلوغی دور و برشون غرق میشن. همیشه تعداد زیادی گزینه وجود داره که باید از بین اونا انتخاب کنین، تعداد زیادی مشتری خوب دارین که منتظر شما هستن، تعداد زیادی ایده دارین. این حجم از ایده، داده و مشتری باعث میشه کلافه بشین و تو هر بخش فقط بتونین قدمهای کوچیکی بردارین. یکی از کارایی که میتونین انجام بدین تا از این دردسر نجات پیدا کنین اینه که مشتریهاتون را خیلی خوب بخشبندی کنین.
وقتی به شرکتهای موفق و بزرگ نگاه میکنیم، به نظر میاد که به کل دنیا خدمت کردن. مثل گوگل، پیپال و اِوِرنوت. ولی هیچ کدوم از این شرکتها کارشون رو اینجوری شروع نکردن!
روزهای اول، گوگل به دانشجوهای دکتری کمک میکرد تا قطعه کدهای مبهم را پیدا کنن. پیپال به کلکسیوندارهای کوچیک کمک میکرد که کلکسیونهاشون رو خیلی راحتتر بفروشن. اِوِرنوت به خانومها کمک میکرد تا دستور پخت غذاهاشون رو ذخیره کنن و با هم به اشتراک بذارن.
برگرفته از کتاب تست مامان در مورد بخشبندی مشتریان
پی نوشت: تست مامان را بخوانید تا معنای مصاحبه با مشتری یا یادگیری از مشتری را درک کنید. بیشتر از دو روز وقت شما را نمی گیرد ولی بارها و بارها به آن مراجعه خواهید کرد. جملات آن بسیار ساده و روان است. این بخشی را که انتخاب کردم در مورد کوچک عمل کردن است. بزرگ فکر کن ولی کوچک عمل کن. تقریبا هر روزه افرادی به مرکز رشد مراجعه می کنند و دچار همین مساله هستند. خیلی خیلی شلوغ پلوغه ذهن شون 🙂 تشکر از دوست خوبم آرش خان میلانی بابت زحماتی که برای این کتاب کشیده است.